جدول جو
جدول جو

معنی حسین قهستانی - جستجوی لغت در جدول جو

حسین قهستانی
(حُ سَ نِ قُ هَِ)
ابن جمال بن حسین مکنی به ابوعبدالله و ملقب به نظام الدین. او راست: شرح قصیدۀ عینیۀ ابن سینا و حاشیه بر مقامات المشارق. (کشف الظنون)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حُ سَ نِ دِ هَِ)
ابن اسعد بن حسین مویدی. صاحب کتاب ’جامعالحکایات’ فارسی در ذکر فرج بعد از شدت است که در دیباچه گوید: آن را برای سلطان طاهر بن زنگی فریومدی نگاشتم. صاحب ذریعه گوید: این کتاب ترجمه ای است با تغییر از کتاب ’الفرج بعد الشده’ از تنوخی. (ذریعه ج 5 ص 50) (سبک شناسی ج 3 ص 37) (مغل اقبال ص 518)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ شَ رِ)
میرزا محمد حسین شهرستانی، ابن محمدعلی بن محمدحسین مرعشی. در کرمانشاه در 1255 هجری قمری متولد و در کربلا 1315 هجری قمری درگذشت. مؤلفات بسیار از وی باقی است. (ذریعه ج 1 ص 46 و ج 2 ص 19)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ قُ هَِ)
ابن حسین قهستانی. مکنی به ابوبکر. وی شاعری ایرانی بود و او را در هر دو زبان فارسی و عربی شعراست. این بیت از او در الجماهر بیرونی منقول است:
کذا الیواقیت فیما قدسمعت به
من طول تأثیر جرم الشمس فی الحجر.
و این بیت او در امثال و حکم دهخدا ذیل ’الجنون فنون’ آمده است:
تذکر نجداً و الحدیث شجون
و جن اشتیاقاً و الجنون فنون.
رجوع به الجماهر بیرونی چ حیدرآباد ص 81 و امثال و حکم دهخدا ج 1 ص 241 شود
لغت نامه دهخدا